دوست داشتم زنگ بزنم وقت آرایشگاه بگیرم ، لباس تازه ام رو تموم کنم ، خونه رو تمیز کنم ، حتی آهنگ بزارم و کمی ورزش کنم . منتها اعلی حضرت وسط هال خوابیده ! بهش گفتم برو توی اتاق بخواب گفت اتاق سرده !! جل الخالق ، من الان توی اتاق نشستم دارم برای خودم کوک میزنم و هیچم سرد نیست !!
آرزو میکنم کاش یه روزی اینقدر خونه مون بزرگ باشه که وقتی میخوابه من مجبور نباشم بشینم به دیوار زل بزنم که صدا تولید نکنم خوابش مشوش شه .
از طرفی من این روزها همه ش خونم و بعضی وقتها از همسایه های پر سر و صدا مون مینالم . احتمالا امروز خودش این قضیه رو درک کنه . دیروز همسایه کناری ساعت ۷ صبح پیانو تمرین میکرد . امروز داره تمرین میکنه که چجوری در رو بکوبه به هم :/

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فانوس وکتور نایاب ترین فایل ها در سون فایل hachlange نمونه سوال بوته ی نیلو Petrichor انعکاس آب قالب و افزونه وردپرس مجله زیبایی کافـه کـره ای